زمینه حضرت ام البنین سلام اله علیها

متن مرتبط با «رمضان» در سایت زمینه حضرت ام البنین سلام اله علیها نوشته شده است

اشعار ایام پایانی ماه رمضان

  • افسوس که ایام شریف رمضان رفتسی عید به یک مرتبه از دست جهان رفتافسوس که سی پاره این ماه مبارکاز دست به یک بار چو اوراق خزان رفتماه رمضان حافظ این گله بد از گرگفریاد که از سر این گله شبان رفتشد زیر و زبر چون صف مژگان، صف طاعتشیرازه جمعیت بیداردلان رفتبی قدری ما چون نشود فاش به عالم؟ماهی که شب قدر در او بود نهان، رفتبرخاست تمیز از بشر و سایر حیوانآن روز که این ماه مبارک ز میان رفتتا آتش جوع رمضان چهره برافروختاز نامه اعمال، سیاهی چو دخان رفتبا قامت چون تیر درین معرکه آمداز بار گنه با قد مانند کمان رفتبرداشت ز دوش همه کس بار گنه راچون باد، سبک آمد و چون کوه، گران رفتچون اشک غیوران به سراپرده مژگاندیر آمد و زود از نظر آن جان جهان رفتاز رفتن یوسف نرود بر دل یعقوبآنها که به صائب ز وداع رمضان رفتصائب تبریزیتا که چشمم باز شد دیدم که یارم رفته استمیهمانی شد به پایان و نگارم رفته استبا گل این باغ تازه انس پیدا کرده امگرم گل بودم که دیدم گل گزارم رفته استبذر قرآن رابه دل گرچه به دستم کاشتندوقت محصولش که شد دیدم بهارم رفته استدر سحر تیر دعا سیل اجابت می نمودبا که گویم درد خود وقت شکارم رفته استسفره پر رزق مهمانی رحمت جمع شددرد در سینه نشسته سفره دارم رفته استدلبر من هر سحر بر دیدنم مشتاق بودآن که بوده هر سحر چشم انتظارم رفته استشرح حال خویش را با یک کلام افشا کنمورشکسته هستم و دار و ندارم رفته استگر که در محشر بمانم رو سیاه و بنگرمدلبر صاحب شفاعت از کنارم رفته استبر مشامت گر رسید از قبر من بوی بهشتکن یقین پای نگارم بر مزارم رفته استشاد بودم صحن چشمم بوی زینب می دهدحال دیگر عطر یاس از چشم تارم رفته استآه از آن لحظه که زینب را بگفتا یا حسینرفتی و با رفتنت صبر و قرارم رفته استزمزمه وداع با م, ...ادامه مطلب

  • مناجات ماه رمضان

  • گدا را تو با دیده ی تَر ببخشبکوبم سرِ خویش بر دَر ببخشبیا قبل از آن که رسوا شوم به پیش همه روزِ محشر ببخشبه أَمَن یُجیبِ امام زمانتو را جانِ آقای مُضطر ببخششدم خاکِ نعلینِ، شاه نجفمرا این سحر جانِ حیدر ببخشگناهان فرزندها را بیادمِ آخری جانِ مادر ببخشقسم می دهم جانِ آن که خودش گرفتار شد پشتِ یک در ببخشبحقِ زمین خورده ی کوچه ها زمین خورده ها را تو بهتر ببخش ولی مقصدِ روضه کرب و بلاستمرا با غمِ شاه بی سر ببخشحسینِ ناجی ما گنه کار هاست به ارباب مان هر چه نوکر ببخش به گودال هم فکر ما بود و گفت :محبان من را مطهر ، ببخش همان لحظه زینب صدا زد حسین اگر زنده ماندم برادر ببخش نشد ای حسین جان بپوشانمتتو عریان شدی بینِ لشگر ببخش بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها